برخی بر این دیدگاه هستند که یک کالای خوب، خودش فروش می رود و فروشنده فقط وظیفه نمایش و ارایه آن را دارد
و با رویکرد تولید حرفه ای از همان پیش تولید به اندیشه ای برپایه آمیخته بازاریابی (4P): کالا، قیمت، تبلیغات و مکان را بینیم پس به پیروزی فروش دست پیدا خواهیم کرد
شاید با دید بهتر به این موضوع بنگریم که اگر تمام موارد پژوهش بازار و بازاریابی پیش تولید را دیده باشیم به فروش خواهیم رسید
ولی در توسعه فروش و فروش پایدار حتما دچار اختلال خواهیم شد و موضوع مهمی که با پژوهش بازار به درستی سنجیده میشود
“اگر” تولید حرفه ای بوده پس نسبت فروش ما نسبت به اندازه بازار چقدر است؟ بهتر بگویم ما به اندازه ای که باید می فروشیم؟
و سختی زمانی شروع میشود که کالا رقیب هم پیدا کند!
برای رسیدن به پیروزی (فروش و توسعه فروش و فروش پایدار) بایستی بیاندیشیم که چگونه می توان به این مهم دست یافت و با داشتن صرفا افرادی که در این زمینه کار و یا سابقه ای هم داشته باشند میتوانیم تولید و سپس بفروشیم و باز تولید کنیم و بفروشیم؟!
چالش اصلی اینجاست!
و با جمله زیر این قسمت از مقاله رو پایان میدهم
(جنس بد با فروشنده خوب فروش می رود
اما جنس خوب با فروشنده بد خاک می خورد)
و در مقاله های آتی به آن می پردازیم.
بهترین آرزوها
م.م. نیکسرشت

